از متفاوت بودن نترس

سبک زندگی خودت رو داشته باش

حتی اگر نتیجه اش تنهایی بود

بدان که

تنهایی، بهتر از بودن در میان کسانی است که

تو را در صورتی دوست دارند

که مانند آنها رفتار کنی! 

دلم گرفتهباز یاد یه سری حس و حال و خاطرات افتادم

ایرپاد رومیذارم تو گوشم

اهنگی که خاطره داریمو پلی میکنم اشکام میریزه 

تو گوشم میپیچه چرا چشات خیسه عشقم چرا گریه کردی؟ 

دلم تنگه همون روزاس.

نداشتمت مث الان ولی اون حس ته قلبموخیلی دوست داشتم...

شاید چون تو دی ماهیم اینقد حال وهوام بده 

دقیقا 19 دی 93 تنهام گذاشتی هیچ وقت اون زخم خوب نمیشه

حتی الان که پسرمون 2 سالشه...

کاش خیلی چیزا رو میتونستم از  ذهنمو خاطراتم پاک کنم...

نمیدونم کجایی دلشوره دارم

ولی باز دلم برا دلشوره های اون موقع ها بیشتر تنگ شده

کاش میشد برگردیم عقب... 

من نویسنده نیستم و هیچ استعدادیم ندارم تو نویسندگی

ولی امشب دلم خواست بعد چند سال

بیام اینجا و بنویسم

میدونم کسی نمیخونه ولی.. 

خوابم نمیبره یهو دلم هوای خاطره هامو کرد اول اهنگی که باهاش خاطره داشتیم

رو گوش دادم کلی دلم برا اونروز تنگ شد و گریه کردم بعد یاد این وبلاگ افتادم

یه زمانی تنها سرگرمیم و دلخوشیم همین وبلاگ بود

همین وبلاگ منو از غمام یه خورده میورد بیرون

چه نا امید بودم برا داشتنت و

چقد قشنگ گفتن که توی نا امیدی بسی امید است

و امروز دقیقا 3 سال و 4 ماه و 17 روزه که مال همیم

و پسرمون نزدیک 2 سالشه

راستش دلم برا اون حس و حالم تنگ شد چه بی پروا دوستت داشتم

راستش بهت حسودیم شد که چطور یه آدم

میتونه اینقد دیوونه وار کسیو دوست داشته باشه

و چقدر یواشکی ها شیرین ترن 

مثل یواشکی بوسیدن، یواشکی بغل کردن، یواشکی با هم بودن... 

نمیگم الان دوستت ندارم خیییییلی دوستت دارم

ولی هیچی مث حس و حال اون روزام نیس

نمیدونم چطور میتونستی اینقد بهم بی توجه باشی با وجود این همه عشق..

و در اخر خداروشکر که دارمت وگرنه

با این خاطرات اگه نداشتمت بعد چند سال

یه شبی مث امشب یادت میوفتادم نابود میشدم

مرسی که هستی همیشه باش????

نمیدونم چی شد که قسمت هم شدیم هر چی بود به نظرم معجزه بود 

مرسی که هستی.. دوستت دارم عشقم

دلتنگ که باشی 

حتی یک تشابه اسمی هم

نابودت میکنه... 

تاحالا شده بغض کنی نتونی داد بزنی ... پتورو گاز بگیری از ترس اینکه کسی نشنوه

که بگه : تموووووووومش کن ... بسه دیگه معلومه چه مرگته تووووووو ...؟؟

تاحالا شده دلتنگه عشقم گفتنای عشقت بشی ؟؟

تاحالا شده بخاطر عشقت غروریو که حتی روی سنگو هم آب میکنه بشکنی ..؟؟!

تا حالا شده عشقت تو روت بگه :دیگه مثه قبل دوست ندارم ..؟؟!!

تاحالا شده بخوای به همه بگی که عشقته اما خودش بگه : هییییییییییسسس و 

نذاره بگی ؟؟

تا حالا شده شبا همش آنلاین باشیو به صفحه گوشیت خیره شی که اگه PM داد 

یه لحظه هم معطل نشه ؟؟

تاحالا شده اینقدر به عکسش نگاه کنی که کلّ جزعیاتشو حفظ کنی؟؟

تاحالا شده هرکیو میخوای صدا بزنی اسمه اونو بگی ...؟؟!!

تا حالا شده پرپر بزنی که مثه قبل بشه ... اما ... بخاطر اعتماد از دست رفتش

دیگه نشه .... ؟؟!!

هروقت اینارو حس کردی بگو درد داری...

درسته ک موهام بلنده 

ولی دلیل بر این نمیشه ک حالم خوبه

نگهشون داشتم که هروقت گریه کردم،بریزمش رو صورتم ..

تا تمومه زندگیم «مامانم» اشکامو نبینه☹️

دیگه هیچی برام مهم نیس هیچی حتی دیگه رفتار تو هم برام مهم نیس با هرکی هم که میخوای برومهم نیس

ولی اینو بدون وقتی مطمِئن نیستی در مورد بقیه قضاوت نکن

دیگه برام مهم نیس که جوابمو نمیدی یا بلاکم کردی چون دیگه حسی نسبت به هیچ کس ندارم تو هم دیگه برام مُردی تموم شدی 

ولی اون نامردی که پشت سرم حرف زده رو هیچ وقت نمیبخشم

از امروز به بعد نه دیگه عاشق کسیم نه میخوام کسی عاشقم باشه  از امروز فقط نفس میکشم زندگی نمیکنم

از امروز به هیشکی توجه نمیکنم از امروز میشم یه آدم دیگه یه آدم که به جای دل لطیف و مهربون یه دل داره از سنگ

و نمیبخشم کسایی که این دل سنگو بهم هدیه دادن
 

خواسته یا ناخواسته میگیم : مواظب خودت باش !
مواظب خودت باش یعنی فکرم پیش توئه !
مواظب خودت باش یعنی برام مهمی !
مواظب خودت باش یعنی نگرانتم !
مواظب خودت باش یعنی دوستت دارم !
مواظب خودت باش یعنی به خدا می سپارمت !
مواظب خودت باش یعنی از الان دلم واست تنگ شده !
مواظب خودت باش یعنی … واقعا مواظب خودت باش …

هــوس کــرده ام


کـــه تـــو بـاشـــی


مـــن بـــاشـم


و هیچـکـس نبـاشـــد


آنگـــاه


داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ


و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ


بیـــرون بکشـــم


بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی کـــه میخــــواهمتــــ


و نیسـتـــی ...

دخترک در خاطراتش نوشت :

 
زیباست انجایی که پسر نباشد.

 
نفرین بر پسری که باعت این آرزو شد.

این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام


حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ،


از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .

مدتـــــهاســـــت،

دلـــــم شــــروعـــــی تــــازه میخـــــواهـــــد

تو بیـــــا ...

 مـــــرا دوبــــــاره آغــــاز کـــــن ...

 بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده

فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...

اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم

باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی

تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ،

تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...

کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم

در حسرت چشمهایت هستم ،

چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده

در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ،

هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...

اگه دیدی

آدمی با تنهاییش

حال میکنه

بدون راز قشنگی تو دلش داره

و

اگه تونستی حریم این تنهایی رو بشکنی ،

بدون تو از رازش قشنگتری

مُهم نیست دوستم داری یا نَـه …!
مُهم ایـن استـــ کِـه؛
مـَـن هَــستـــَم ؛
عـِشق هـَست
وَ هَوای اِحساسَــم
هَنــوز آبی ست . . .!

نذر کرده ام
صد دور تسبیح
اهدنا صراط المستقیم بخوانم
شاید
مرا که میبینی
دیگر مسیرت را کج نکنی!!!

دلـــــم گرفتـــــــــــــــه ...



مثـل هـــوای ِ ابــری ِ شهــری خامـــوش


دلــــم تنـگ اسـت ...


مثـل آسمـــــــــــــان ِ بــــــی ستــاره ی ِ شـبیِ زمستــــــانـی


حــال ِ دلـــــــــــم خـــوب نیســت



خدایا


خستــه ام ...خستـــــه ...


به مــن جـــایی بــــــــــــــــــــده آنجـا


حـــــــــوالی ِ ابـــرها


دیـوار به دیــوار ِ کلبـــه ی ِ ستــــاره ها


آنجـا که همـــه جـا ،


نـــــــــــــور است و نگــــار


می خواهـم بخوابـــــم


می خواهـــــــــــــــم در آغــــوش ِ گــــــــرم ات آرام گیــرم



دلــــم گرفتــــه ...


دلـــــم تنگــــــــــــــــــــ اسـت


دلــــم پـــرواز می خواهـد

چقد جالبه:

×میدونی بهش نمیرسی×

ولی بازم دیوونشی ....

برای کشتن کسی که توی دلت زندست

باید روزی هزار بار بمیری . . .

غمگینم…

به اندازه ی…

کلاغ تنهایی که…

در سرمای زمستان…

خیره به آسمان می نگرد…

تـَـخــتـے ڪہ هـَـر شـَـبــ،‬‬
تــنــهــا؛
بــا یــاנِ کــســے روش بــخوابـے،
تـَـخــتـــ نـیسـ ــتــ…
تــابــوتــه…

سلام عشقم نمیدونم چی شدی؟ نمیدونم چرا عوض شدی ؟

اینو میدونم ک عشق من این همه غرورو نداشت ، از بالا به کسی نگاه نمیکرد و خودشو بالاتر ارز همه نمی دید،

یه مرد واقعی بود و تکیه گاه و امید من بود تو زندگی اما حالا فقط میتونه زخم زبون بزنه

نه.. باورم نمیشه عشق من ، عمر من، نفس من ، زندگیه من این جوری شده باشه  نه باورم نمیشه ...

باور کن با این همه نامردی که ازت دیدم مث قبل حتی بیشتر دوستت دارم اما تو منو هیچ وقت ندیدی و نمیبینی 

باور کن همیشه تک پر بودم و هستم چون همیشه خواستم با توبپرم اما تو همیشه آماده پرواز با هر کسی بودی جز من ،منی ک تو تموم زندگیم بودی وهستی

احساسات خیلیا رو کشتم فقط بخاطر تو ...حالا انصاف نیس بهم بگی با همه دوستم منی ک جز تو به هیشکی فک نمیکنم

نمیدونی چقد  محتاج بودنتم بودنی ک رفتنی نداشته باشه کاش مث قبل میشدی کاش همه چی مث قبل میشد کاش...

دیروز تولدم بود همه بهم تبریک گفتن جز تو 

تو فقط برای بار هزارم دلمو شکستی کادوت بود مگه نه؟ 

خدایا آخرین تولد زندگیم باشه لطفا

میدانی درد چیست ؟
نگاهت که رفت …
نه !!!
شاید شانه ای که دیگر وجود ندارد …
نه!!!!
دل شکسته ام …
نه!!!
اعتمادی که دیگر وجود ندارد …
نه!!!!
تنهاییم …
نه!!!!
نمیدانی .
تو نمیدانی که دختر بودن درد است .
دختر که باشی رفتن نگاه ها و دست ها سخت میشود.
دختر که باشی راحتر میشکنی .
دختر که باشی نگاه ها فرق دارند .
حتی اگر به تمام دنیا خوب نگاه کنی باز تمام دنیا میتواند به تو بد نگاه کند….
دختر بودن گاهی واقعا یک درد است …. !

وقتی که تــــــــو نیستی انگار همه نیستن.

نه اینکه نیستن,هستن..

ولی....

مثل تـــــــــو نیستن..

کم نبودند نگاههایی که محو من شدند
ولی من هیچکدام را پاسخ ندادم
آخر میدانی
من هنوز هم محو چشمانت هستم نازنینم.

پشت پلک کدام قصه به خواب رفته ای

که هر شب قصه ی آمدنت را  می گویم

و نمی آیی !؟!

دختره از پسره پرسید:من خوشگلم؟
 
گفت:نه...
 
گفت:دوسم داری...؟!
 
گفت:نچ
 
گفت:اگه بمیرم واسم گریه میکنی؟
 
گفت:اصلا...
 
دختره چشماش پراز اشک شد.هیچ حرفی نزد...
 
پسره بغلش کردو گفت:
 
تو خوشگل نیستی زیباترینی...
 
تورو دوست ندارم ...عاشقتم...
 
اگه بمیری برات گریه نمیکنم ...منم میمیرم...

دلم تنگ شده برا روزایی که:


شبا اس میدادی" مال خودمی "


روزا بیست بار اس میدادی" دوست دارم "


ولی قهر میکردم،قبل از اینکه بخوابی اس میدادی" آشتی نکردیمااااااا "


" هنوز قهری "


دلم تنگ شده

سرد که باشی
دلسرد میشوی از ادمها
حتی از خودت
سرد که باشی
کلافه میشوی
از تمام این درد های سرد