چای داغ
من یه فنجون چای داغ و به تو ترجیح میدم
چون اون فقط زبونمو میسوزونه و تو دلمو
من یه فنجون چای داغ و به تو ترجیح میدم
چون اون فقط زبونمو میسوزونه و تو دلمو
رود راهی شد به دریا ..کــــــــــوه با اندوه گفت:
میروی اما بدان " دریـــــــــــا " زمین پایین تر است..!
چـقـدر خــــــوبــه . . .
یـکـــــــــــی بـــــاشـــــــه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـتـــ کـــــــنـه
سـرتـو بــــزاری روی سـیـنـشـــ آرومـتــــ کـــنـه
هـُـــــرم نـفـســـ هــــــاش تـــنـــتــــ رو داغ کـــــــنـــــه
عــــطــــر دســــتـــاشــــ مــــــوهـــــاتـــو نـــوازشــــ کــنــه
چـقـدر خـــــــوبـــه. . .
چـقـدر خـوبـه کـه آرومـــ دمــ گــــــوشـــتــــ بــــگـــه
غـــصـــه نــخــــــــوری هـــــــــــآ. .
"تو" جا زدی
"من" جا خوردم
"او" جا گرفت
می گویند:
خوش به حالت! از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی … !
نمی دانند بعضی دردها... کمر خم می کنند، نه ابـرو...!
حق الناس همیشه پول نیست
گاهى دل است،
دلى که باید میدادى و ندادى
کاش یکی پیدا میشد که وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارونیه ،
به جای اینکه بپرسه “چته ؟ چی شده ؟” ؛
بغلت کنه و بگه “گریه کن” …
به سادگی رفـت ؛ نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ، فهمید خیییییییلی دوستش دارم !
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است ، مهیا دارم
سوز دل ، خون جگر ، آتش غم ، درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود !
تو … هیچ کجا نیستی…
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
نه جایی به خاطرم تعطیل میشود
نه در اخبار حرفی زده میشود
و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود
تنها موهای مادرم کمی سپیدتر میشود
وپدرم کمی شکسته تر
اقواممان چندروز اسوده از کار
دوستانم بعدازخاکسپاری،موقع خوردن کباب
ارام ارام خنده هایشان شرو میشود
راستی عشق قدیمم را بگو
!هه
او هم با خنده هایش در اغوش دیگری مرا از یاد میبرد
من فقط تنها گورکنی را خسته میکنم
و مداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید
واشک تمساح میریزد
ودر اخر
من میمانم و گورستان سرد و تاریک
…وغم همیشگیم که همراهم میماند
خداوندا کفر نمی گویم
پریشانم
چه میخواهی تو از جانم؟
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجری می کشد آن کس که از احساس سرشار است
خداوندا تو تنهایی و من تنها
تو یکتایی و بی همتا
ولیکن من نه یکتایم نه بی همتا
فقط تنهای تنهایم...
نمی دانم چرا اینگونه است؟
وقتی نگاه عاشق کسی به توست
می بینی اما
دلت بسته به مهر دیگری است
بی اعتنا می گذری
و عاشقانه به کسی می نگری
که دلش پیش تو نیست...
عید ها یکی پس از دیگری سپری میشوند
شاید بیشترین نشانه اش گذشت عمرمان باشد
عمری که پر از فراز و نشیب ها بوده
هنوز هم در حسرت روزهای بچگی مانده ام
روز های شادی روزهای بدون غم
شب های آرام و بدون اشک
خواب های بدون درد سر
زندگی ساده و بدون غصه
کاش به زمانی برمیگشتم که تنها غمم شکستن نوک مدادم بود
شنیدید که میگن : اونی که گریه می کنه ، یه درد داره
اما اونی که میخنده هزار تا!
من میگم : اونی که میخنده هزار تا درد داره
ولی اونی که گریه میکنه........
به هزار تا از دردهاش خندیده , اما جلوی یکیشون کـــــــــــم آورده !
اگه یکی دستتـــو گرفتو دلت لرزید…
زیاد عجله نکن…
یه روز با دلـــت کاری میکنه که دستات بلرزه…
گاهی چه دلتنگ میشویم
برای یک مواظب خودت باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش . . .
::
حــــواست بـہ دلتــ باشد . . .
آن را هـــر جایــــے نگــذار!
ایــن روزهــــــا دل را میــدزدند . . .
بــعد ڪہ بہ دردشـــان نـخــورد
جـای صـــندوق پـستـــ آنــــرا در سطل آشـــــغال مے اندازند !
و تــو خوبــ مـیـــــدانے دلے که اَلمثنے شد!
دیــگر دِلــــ نمـیشود!
بالشــــت خودم را ترجیــــح میدهــــم،
چــرا که شانه های امـــروزی مثل بالشـــت های مسافـــرخانه اند،
خوب میدانـــم سـرهای زیـادی را تکیــه گاه بودنــد!
هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند…
می بینی..
تنها من نیستم که رفتنت را باور نمیکنم…
کاش میشد یه گوشه ای نوشت :
خدایا خیلی خسته ام امروز بیدارم نکن
می دانی اگر هنوز هم تو را آرزو می کنم
برای بی آرزو بودن من نیست !
شاید زیباتر از تو آرزویی سراغ ندارم…
دست خالی که نمیشود به پیشواز خاطره رفت !
من هم وقتی چمدانم پر از گریه شد راه میافتم . . .
ماانسانها تنهاموجودات روی زمین هستیم که ادعامیکنیم
خدایی هست جالب اینجاست تنهاجاندارنی هستیم که
رفتارمون طوریه که انگارهیچ خدایی نیست...
گوشه ای میگریستم
عابری گفت :حالتان خوب است؟
گفتم :خوبم تنها تکه ای تنهایی توی چشمم رفته است...
افسوس که دنیا بر وفق مراد کسایی بوده
که شکستن دل سرگرمی آنهاست.
خدایا اونی که تو زندگیمون نیست
تو خوابمونم نباشه خواهشا
پای رفته را میتوان برگرداند
اما
دل رفته را هرگز
حالا که میخواهی بروی
لطفا قدم هایت را تند تر بردار
دلم را فرستاده ام دنبال نخود سیاه...!